چیستم من ؟
تک درختی خشک و پوسیده ؟
برجکی خاموش و دلمرده ؟
بی مهابا قصه ایی در غم فرو خفته ؟
یا که اینکه مرده ایی در بسترش آرام و سر بسته ؟؟
گاه می اندیشم
در سکوتم
در طنین سرد و خاموشم
بی دل و افسانه ام
یا که کابوسم ؟
کشتی مجروح نوحم
یا غمین عشق فرو خفته به قلب یه کلیمی ؟؟
گاه می اندیشم
به گوری سرد و محبوس
یا به تابوتی
یا به دریا
بی افق
متروک و بی معنا
کاش می فهمیدم ....
کاش شاعری مسرور بودم
یا که لبخندی
یا گلی بر روی میز دختری شادان
یا نسیمی مست و شور انگیز
غوطه ور در جمع یاس و پیچک و نعنا
کاش من
حلاج بودم
من چه خاموشم
خواهم اندیشید
چیستم من ؟؟
کیستم من ؟؟
ـ
در تلی اندوه و خاکستر
کودک مفروض اینک
گاه می اندیشد
به بودن
هستی پوچ خیال ....
سلام
چقدر دلتنگ بودم . اونقدر که کلمه کلمه اشک فراق ریختم و منتظر موندم . خودکار آبی من مدتی بود که نمیتونست بنویسه . به خاطر یه عالمه دلیل . مرسی از همه اونهایی که بهش سر زدن . دوستتون دارم .
سلام.ديدی گفتم دلت تنگه دختر خوب.اميدوارم هر مشکلی که بوده هل شده باشه و سر هال و سر زنده و امی دوار خوب باشی خوب خوب خوب .نوشتت هم خوب بود اصلا دلم نميخواد در مورد مسائل فنيش هرف بزنم.هرف دلتنگی نقد ندارد.دلتنگی دارد.يا عشق
سلام واسه میلیونر شن هنوز فرصت هست زود بیا
گروه میلیونرها
رسم کجا ست
این که در این چارچوب قدیمی
منتظر صاعقه ای باشی
کـه سالهاست
ابر فرو خفته بر اشیا اتاقت را
بر هم نزده است
فاصله ای بین تو و
شکلهای ساکن و
ارواح گریزنده نیست
هیچ فراقی در این اتاق
هیچ غمی اتفاق نیفتاده ست.....
----------------------------------------------
راستی یک لطفی کن و بج جای لینک کوچ ماه که تو وبلاگت گذاشتی لینک جدیدم رو بزار تو بلاگت....راستی بهت لینک دادم:)
کجا بودی دختر؟
ساده نویس سادهی بلاگستان.میآمدم که از سادگیات بخوانم نبودی...خدا را شکر که آمدی
سلام٬
۱- amir.eghlimi@gmail.com این e-mail منه
۲- ببین من لینک اون موزیک رو ندارم...یعنی دو سه روز پیش که کوچ ماه رو درب و داغون کردم کامل اون صفحه اش رو حذف کردم...واسه همینم ندارم لینکش رو.....به خدا ندارم ها....چون دوست ندارم فکر کنی نمیخوام بدمش بهت.....ای خدا امیدوارم اصلا اینجوری فکر نکنی.
سلام
رسیدن به خیر!!!!!
معلومه کجایی؟
شعر زیبایی رو انتخاب کرده بودی....
کیستم من چیستم من ...
هردم از آئینه می پرسم ملول
چیستم
دیگر به چشمت کیستم
وای می بینم که من
سایه ای هم زانچه بودم نیستم ....
سلام
دیگه با رنگ ابی نمی نویسی
اشکی از ناله فروریخت مرغ شب ناله تلخی زد و بگریخت
اشک در چشم تو لرزید ماه بر عشق تو خند ید
یاد م آمد که دگر از تو جوابی نشنیدم پای در دامن اندوه کشیدم نگسستم، نرمیدم
رفت در ظلمت غم آن شب و شبهای دگر هم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم نکنی دگر از آن کوچه گذر هم